دود این شهر مرا از نفس انداخته است
به هوای حرم " کرببلا " محتاجم...
از کجا بنویسم..؟چطور بنویسم..؟ وقتی تمام وجودم سرشار از شوقه..
شوق وصال.. شوق رسیدن به ضریح باصفای ارباب...
شوق نفس کشیدن توی یه قطعه از بهشت.. بین الحرمین..
آه که کلمات عاجزند از بیان حال و هوای دلم..
چقد زیباست که توی محرم و صفر شوریده و شیدای حرم باشی ..
و اول ربیع الاول رهسپار حرم یار بشی..
چقد زیباست که روز تولدت توی حریم امن یار باشی..
امسال مهمون حضرت اربابم...
من لایق مهمانی ات ای یار نبودم
من قابل الطاف تو ای یار نبودم...
اگر لایق باشم نایب الزیاره و دعاگوی شما دوستان بزرگوار خواهم بود..
به رسم ادب حلالیت میطلبم و ملتمس دعای شما خوبانم.
میرم به بین الحرمین..!
میگم حسین..!
میگم ابالفضل..!